ppt نيازها و گرايش هاي روان رنجور كارن هورناي

ppt نيازها و گرايش هاي روان رنجور كارن هورناي در 44 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

مقدمه

نياز كودكي به امنيت

اضطراب بنيادي: اساس روان رنجوري

نيازها و گرايش هاي روان رنجور

گرايش هاي روان رنجور

خودانگاره آرماني

روان شناسي زنانه : مسير مادري يا مسير شغلي

تاثيرات فرهنگي بر روان شناسي زنانه

سوال هايي درباره ماهيت انسان

ارزيابي در نظريه هورناي

تاملاتي درباره نظريه هورناي

بخشي از متن

مقدمه

خانم كارن هورناي، در سال 1885 در هامبورگ آلمان متولد شد. پدرش ناخداي كشتي و مردي مذهبي و كج‌خلق بود. او از مادرش كه زني روشن‌فكر و سرزنده بود چندين سال مسن‌تر بود. مادرش اين موضوع را نزد كارن فاش ساخته بود كه آرزوي مرگ شوهرش را دارد، زيرا از ترس اين كه مبادا بي‌شوهر بماند با وي ازدواج كرده بود. كودكي هورناي، اصلا تعريفي نداشت. مادرش او را طرد مي‌كرد و برادر بزرگترش را بيشتر دوست مي‌داشت. به همين خاطر، كارن به پسر بودن او حسادت مي‌ورزيد. پدرش نيز قيافه و هوش او را پيوسته تحقير مي‌كرد و در او احساس حقارت، بي‌ارزشي و خصومت به وجود مي‌آورد. اين فقدان محبت پدر – مادري، چيزي را كه بعدها "اضطراب اساسي" ناميد در او پرورش داد كه اين نمود، نفوذ تجارب شخصي او بر نظريه شخصيتش مي‌باشد.

با آغاز 14 سالگي، هورناي چند بار عاشق شدن را تجربه كرد و براي رسيدن به عشق و پذيرندگي كه در خانواده نداشت بسيار تلاش كرد و نشر روزنامه‌اي را آغاز كرد كه آن را "سازمان بكر براي ابر باكره‌ها" ناميد.

هورناي با وجود مخالفت‌هاي پدرش وارد دانشكده پزشكي دانشگاه برلين شد و در سال 1913 دكتري پزشكي خود را دريافت كرد. او ازدواج كرد و صاحب سه دختر شد. او يك دوره طولاني آشفتگي هيجاني را پشت سر گذاشت. در اين مدت او به شدت ناخشنود و افسرده بود و از ناراحتي معده رنج مي‌برد. او در روابط جنسي با همسرش دچار مشكل بود و درگير چند ماجراي عشقي شده بود. او در سال 1927 از همسرش جدا شد و تا پايان عمر براي پذيرفته شدن تلاش مي‌كرد. طولاني‌ترين و گرمترين رابطه عشقي هورناي با اريك فروم روانكاو بود. وقتي اين رابطه به هم ريخت او در هم شكست. براي درمان افسردگي و مشكلات جنسي‌اش تحت روان‌كاوي قرار گرفت. در طول درمان، روانكاو فرويدي‌اش به او گفت كه تلاش وي براي عشق و ميل شديدش به مردان نيرومند از تمايلات اديپي دوران كودكي او نسبت به پدر مقتدرش ناشي شده است.

هورناي از 1914 تا 1918 در انستيتوي روان‌كاوي برلين به تحصيل در روان‌كاوي سنتي پرداخت. او در سال 1919 طبابت خصوصي‌اش را آغاز كرد و به عضويت هيأت علمي انستيتو درآمد. او مقالات زيادي درباره مسائل شخصيتي زنان نوشت و در آن‌‌ها با برخي از مفاهيم فرويدي مخالفت كرد. در سال 1932 به عنوان مدير وابسته انستيتوي روان‌كاوي شيكاگو به ايالات متحده آمريكا رفت و ضمن اشتغال به طبابت در انستيتوي روان‌كاوي نيويورك به تدريس پرداخت اما نارضايتي فزاينده او از نظريه سنتي فرويدي او را بر آن داشت كه از اين گروه جدا شود. او انستيتوي روان‌كاوي آمريكا را در نيويورك تأسيس كرد و تا پايان عمر نيز بر رياست آن باقي ماند.