ppt مدل هاي اخلاق در مديريت

ppt مدل هاي اخلاق در مديريت در 36 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

مقدمه

مديريت غيراخلاقي

استراتژي عملياتي مديريت غيراخلاقي

مديريت اخلاقي

استراتژي عملياتي مديريت اخلاقي

مديريت بي‌اخلاق

مديريت بي‌اخلاق عمدي

مديريت بي‌اخلاق غيرعمدي

بخشي از متن

مقدمه

اخلاق كسب‌و‌كار موضوعي است كه با گسترش آگاهي‌هاي جامعه از طريق رسانه‌ها و فناوري‌هاي جديد توجه بسياري را جلب كرده است، به طوري كه برملا شدن تخلفات اخلاقي تاثيرات بنياديني بر سازمان‌ها گذاشته و گاه باعث ورشكستگي شركت‌هاي بزرگ شده است.

در تلاش براي فهم مفاهيم بنيادين اخلاق كسب‌و‌كار مفيد است كه به مدل‌هاي اخلاقي كليدي كه مي‌توانند توصيف‌كننده انواع مختلفي از اخلاق مديريت در جهان واقعي كسب‌و‌كار باشند، بينديشيم. مديران براي اخلاقي بودن بايد ابتدا معناي خاص اين مفهوم را در كسب‌و‌كار بدانند و با جنبه‌هاي آن آشنا شوند؛ بنابراين اين نوشتار مدل‌هاي توصيفي را براي روشن‌تر شدن درك ما از اخلاق كسب‌و‌كار معرفي مي‌كند. در رابطه با اخلاق، سه مدل يا سه گونه از مديريت را مي‌توان توصيف و مقايسه كرد:

• مديريت غيراخلاقي

• مديريت اخلاقي

• مديريت بي‌اخلاق

اين سه به‌طور مفهومي روي يك پيوستار قرار مي‌گيرند كه يك سر آن مديريت اخلاقي و سر ديگر آن مديريت غير‌اخلاقي است. ابتدا دو سر پيوستار (مديريت غيراخلاقي و مديريت اخلاقي) را بررسي مي‌كنيم و پس از آن به بررسي مفهوم مديريت بي‌اخلاق مي‌پردازيم.

مديريت غيراخلاقي

مديريت غيراخلاقي عبارت است از رويكردي كه نه‌تنها عاري از اصول و انگاره‌هاي اخلاقي است كه موضعي فعال و مخالف با اخلاق نيز دارد. تصميم‌گيري‌ها، اقدامات و روش‌هاي مديريت غيراخلاقي مغاير با اصول اخلاقي است. اين مدل بيان مي‌كند كه انگيزه‌هاي مديران خودخواهانه است و مدير عمدتا يا تنها به كسب منفعت خود يا سازمان خود اهميت مي‌دهد. اگر فعاليت‌هاي يك مدير فعالانه با آنچه اخلاقي تلقي مي‌شود مغاير باشد، اين به آن معنا است كه مدير قدرت تشخيص درست از غلط را دارد و با اين حال گزينه‌اي را برمي‌گزيند كه از نظر اخلاقي غلط‌ است؛ بنابراين انگيزه‌هاي وي طمع‌ورزانه يا خودخواهانه تلقي مي‌شود. طبق اين مدل، اهداف مديران عبارت است از: سودآوري و موفقيت سازماني تقريبا به هر قيمت. در اين مدل، مدير به ادعاهاي ديگران درباره لزوم رفتار منصفانه يا عادلانه اهميت نمي‌دهد.

اما درباره گرايش اين دسته از مديران به قانون چه مي‌توان گفت؟ (با توجه به اينكه قانون معمولا دربرگيرنده حداقلي از اخلاق است). مديران غيراخلاقي اغلب استانداردهاي قانوني را موانعي مي‌دانند كه مديريت بايد براي دستيابي به خواسته‌هاي خود آنها را دور بزند يا بر آنها غلبه كند. مديريت غيراخلاقي به همان صورت كه به كارهاي غيراخلاقي دست مي‌زند، قانون را هم زير پا مي‌گذارد.

و ...