ppt فلسفه تربيتي ماريا مونته سوري

ppt فلسفه تربيتي ماريا مونته سوري در 29 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

مقدمه

فلسفه تربيتي مونتسوري

نظريه رشد

دوره حساس نظم

دوره حساس توجه به جزئيات

دوره حساس استفاده از دست ها

دوره حساس راه رفتن

دوره حساس زبان آموزي

تعليم و تربيت اوليه در خانه

آموزش ابتدايي ( ۶ تا ۱۲ سالگي)

آموزش متوسطه

ارزشيابي

بخشي از متن

مقدمه

«ماريا مونته سوري» در 21 آگوست 1870 ميلادي در حومه شهر آنكونا كشور ايتاليا به دنيا آمد. او فرزند يك خانواده بسيار متمول بود كه از همان ابتدا فرصت هاي فراواني براي رشد و بالندگي در اختيار داشت. مادر «ماريا» زني تحصيل كرده و فرهنگي بود كه در تربيت فرزند دخترش نهايت سعي و كوشش خود را انجام داد. با تمام روشنفكري مادر ماريا، پدر او فردي بسيار سنتي بود و از كارها و فعاليت هاي دختر خود هراسناك بود. گفته مي شود زماني كه مونته سوري در سن 10 سالگي شديداً مريض شده بود، رو به مادر نگران خود گفته بود: « نگران نباش مادر، من نمي توانم بميرم، بسياري چيزهاست كه بايد انجام دهم».

پس از اتمام تحصيلات عمومي، وقتي ماريا مونته سوري با حمايت مادر در دانشكده پزشكي ثبت نام كرد، پدرش كه يك كارمند موفق دولت بود برآشفته شد و اين كار را توهيني به پيشينه ي خانوادگي خود دانست. علاوه بر آقاي مونته سوري بسياري از آشنايان و بستگان آن ها نيز از اين اقدام جسورانه ي ماريا تعجب كردند و حتي گروهي فكر كردند كه مسئولين دانشگاه متوجه نشده اند كه ماريا يك دختر است.

در آن سال ها حضور دختران در رشته پزشكي كاري غير ممكن بود و هيچ دختري از جنبه ي اجتماعي جسارت ورود به دانشكده ي پزشكي را نداشت اما ماريا وارد دانشكده شد و در تمام سال هاي تحصيل سعي كرد كه دانشجوي نمونه باشد. در تمام دوره ي تحصيل فشار، تحقير و آزار استادان و دانشجويان ديگر را تحمل كرد.

ماريا مونته سوري سال هاي سال تنها دختر دانشجو در رشته ي پزشكي بود و در سن 26 سالگي به درجه ي دكتراي پزشكي نائل آمد. نكته جالب توجه اين كه نخستين پزشك زن ايتالياست. ماريا مونته سوري مبارزه ديگري را آغاز كرد. در همين سال ها نام مونته سوري برابر با جسارت، گستاخي و سرسختي او در كار و آرمان هايش بود. به دليل سختي بازار كار، او سرپرستي يكي از مراكز كودكان بيمار و معلول را پذيرفت و در همين سال ها سعي كرد كه فرصت هاي فراواني را براي بهداشت و درمان آن ها فراهم كند. او در حين كار متوجه برنامه هاي آموزشي و تربيتي كودكان شد. او دريافت كه محيط اين گروه از كودكان هيچ فرصتي را براي به وجود آوردن تجربه هاي نو و ارزشمند فراهم نمي كند. به همين دليل سعي كرد تا برنامه هاي متعددي را در اين زمينه براي كودكان معلول به وجود بياورد.

كار براي اين كودكان از همين سال ها براي او جدي و مهم شد. وقتي كه عرصه ي فعاليت براي او تنگ شد، تصميم گرفت كه در حوزه ي تعليم و تربيت، فلسفه و مردم شناسي مطالعه كند. باز هم به دانشگاه بازگشت و در اين رشته ها به تحصيل مشغول شد.

تحصيل در رشته روان شناسي او را با معلمان بزرگي چون فروبل، پستالوژي و روسو آشنا كرد. او در اين مسير با الگوهاي باز آشنا شد و به مشكلات و مسايل آموزشي كلاسيك پي برد. او كه از دوران كودكي تحت فشار برنامه هاي آموزشي خشك مدارس بود، تصميم گرفت تا فرصت هاي متنوع ديگري را براي كودكان فراهم كند. او در اين مسير آموخت كه نمي تواند به شيوه كارشناسان رفتار نگر كودكان را مجبور به فراگيري يك سري از اصول و يا اطلاعات كند. او معتقد بود كه كودكان بايد حق انتخاب داشته باشند و در انجام كارهاي خود آزادي را تجربه كنند. به اين منظور الگوي جديد را در آموزش كودكان خردسال آغاز كرد.

مونته سوري مراكزي را براي اجراي برنامه هاي خود تاسيس كرد كه سبب شد ديدگاه هايش در سراسر كشور گسترش و مورد استقبال قرار گيرد اما چون ديدگاه هاي مونته سوري مبتني بر آزادي بود دولت فاشيستي موسوليني به او اجازه ي فعاليت نداد و به اسپانيا تبعيدش كرد و مدارس او نيز بسته شد. دولت موسوليني بعدها با دعوت رسمي او را به كشور بازگرداند با اين حال مونته سوري كه تحمل حكومت فاشيستي را نداشت از ايتاليا گريخت. در سال هاي جنگ جهاني دوم به هلند و سپس به هند رفت و با افكار و انديشه هاي صلح طلبانه گاندي آشنا شد. در سال هاي آخر عمر مدال افتخار يونسكو را به سبب خدمات خود به آموزش دريافت كرد و در 82 سالگي در كشور هلند درگذشت.

دكتر ماريا به روح انسان بيش از جسم او علاقه مند بود. پايان نامه هاي ايشان روي كودكان استثنايي بود. در آن زمان كودكان استثنايي را نگه مي داشتند. نگه داري با خشونت بود، همانند يك زندان، ايشان سعي كردند براي اين كودكان تنوع ايجاد كنند. مرتب كه با اين كودكان كار مي كرد جرقه ي ساخت وسايل به ذهنش رسيد. بعضي ها را از فيلسوف هاي غرب الگو گرفته ولي حدود 90%ايده خودش بود چون با دانش پزشكي آشنايي داشت. وقتي به رشد فيزيكي بچه ها دقت كرد متوجه شد اين كودك ها تطابق چشم و مغزشان دير شكل مي گيرد. وقتي مي خواهند الفبا را بياموزند از روي كتاب دير مي آموزند ولي اگر با لمس و لامسه شروع شود اين آموزش خيلي ساده تر است. ايشان با مشاهده كودك ها و با صحبت با نجارها اين وسايل را ساختند وقتي كه از اين كودكان امتحان عمومي گرفتند كارايي شاگردان ايشان خيلي بهتر از كودكان عادي آن موقع ايتاليا بود. براي ايشان موفقيت خيلي بزرگي بود كه شاگردانشان خيلي بهتر از كودك هاي عادي ديكته نوشته بودند. كار ايشان بازتاب خوبي داشت ولي در آن زمان استقبال نشد.

فلسفه تربيتي مونتسوري

ماريا مونتسوري، عملا همه توجه خويش را وقف تدريس كودكان كرد. نخستين علاقه حرفه اي مونتسوري، عقب ماندگي ذهني بود. او احساس كرد كه اگر از روش هاي صحيح استفاده شود، اين كودكان آموزش پذير هستند. او به اين دليل كه مشاهده كرد كودكان عقب مانده رشدي، از طريق لمس و احساس اشيا بهتر ياد مي گيرند، به آنها حروف الفباي چوبي داد تا آنها را با دست هايشان لمس و با آنها بازي كنند. او با چنين روش هايي به آنها خواندن و نوشتن آموخت. نظريه هاي تعليم و تربيت او بسيار افراطي و تندروانه محسوب مي شد.

و ...