دانلود ppt, پاورپوينت, پرسشنامه, پيشينه تحقيق,مقاله

ppt روان درماني مراجع محور كارل راجرز در 41 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

مقدمه

مفاهيم مهم در نظريه فرد مدار

فرد كامل از ديدگاه راجرز

تكنيك ها و ابزار مشاوره مراجع محوري راجرز

مراحل روان درماني مراجع محوري

بخشي از متن

مقدمه

كارل رانسوم راجرز در هشتم ژانويه سال ۱۹۰۲ در اوك پارك از توابع شيكاگو متولد شد و در چهارم فوريه سال ۱۹۸۷ در سن ۸۵ سالگي متعاقب يك عمل جراحي كه روي شكستگي لگن خاصره اش انجام شد ، در اثر حمله قلبي در كاليفرنيا در گذشت . راجرز وصيت كرده بود جسد وي بدون هيچ گونه تشريفاتي سوزانده شود. والدينش تمايلات مذهبي داشتند ، ولي مادرش در اعتقادات خود راسخ تر بود . اعضاء خانواده بسيار به هم نزديك بودند . راجرز خاطر نشان مي كند كه والدينش « ايثارگر و مهربان ، اهل عمل ، واقع گرا ، و متواضع بودند» . تعداد فرزندان خانواده شش نفر بود كه از اين تعداد پنج نفرشان پسر بودند .

وقتي راجرز ۱۲ ساله بود ، والدينش مزرعه اي در ۳۰ مايلي شيكاگو خريدند . در طول سال هاي دبيرستان مسئوليت مزرعه با او بود . نمراتش خيلي خوب بود . در سال ۱۹۱۹ به دانشگاه ويسكانسين راه يافت . در آن دانشگاه در فعاليتهاي بسياري شركت جست ، از جمله به عنوان نماينده در كنفرانس جهاني فدراسيون دانشجويان مسيحي به چين سفر كرد. راجرز ابتدا در رشته كشاورزي و بعد با تغيير رشته به يادگيري مسائل ديني روي آورد ، بعدا به روانشناسي علاقمند گشت. راجرز در ۱۹۲۴ در حالي كه فقط يك درس روان شناسي گذرانده بود ، به دريافت درجه ليسانس تاريخ نايل آمده و در همين سال نيز ازدواج كرد . همسر راجرز در ۱۹۷۹ وفات يافت . حاصل اين ازدواج دو فرزند به نام هاي ناتالي و ديويد بود .

مطالعات دانشگاهي راجرز در اتحاديه مدارس الهيات نيويورك شروع شد . با اينكه راجرز مطالعات خود را در اين مؤسسه بسيار شوق انگيز يافت . باز به اين نتيجه رسيد كه مايل نيست به اصول عقيدتي مذهب خاصي وابسته باشد . راجرز در نهايت براي ادامه تحصيل در روان شناسي باليني به كالج تربيت معلم دانشگاه كلمبيا نقل مكان كرد و در ۱۹۳۱ به دريافت phd از اين مؤسسه نايل آمد . راجرز كارش را در ۱۹۲۸ و پيش از دريافت دكتراي خود در راچستر نيويورك با كودكان بزهكار و محروم و تنگدست شروع كرد . اين كودكان را دادگاه ها و نمايندگي ها به بخش مطالعات “انجمن پيشگيري از تعدي نسبت به كودكان” معرفي مي كردند .

راجرز براي مدت كوتاهي مديريت مركز مشاوره را به عهده گرفت . او در ۱۹۴۰ در سمت استادي به دانشگاه ايالتي اوهايو رفت و از ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۷ با مركز مشاوره دانشگاه شيكاگو همكاري كرد . پس از اين راجرز به دانشگاه ويسكانسين نقل مكان كرد و در ۱۹۶۴ به عنوان عضو دايم به مؤسسه علوم رفتاري وسترن پيوست . وي از ۱۹۶۸ تا زمان وفاتش عضو ثابت مركز مطالعات انساني در لاجولاي كاليفرنيا بود . كارل راجرز در سال ۱۹۴۶ به عنوان رئيس انجمن روانشناسي آمريكا ( APA ) برگزيده شد و در سال ۱۹۸۷، نامزد دريافت جايزه‌ي صلح نوبل گرديد.

 در طي اين سالها بود كه راجرز، روش درماني ويژه‌ي خود را به وجود آورد. اين روش در ابتدا “درمان غيرمستقيم” خوانده مي‌شد. اين رويكرد كه در آن درمانگر در نقش يك آسان‌‌كننده پديدار مي‌شد تا يك هدايتگر، سرانجام، نام “درمان بيمار محور” را به خود گرفت. كارل راجرز تا زمان مرگش در ۱۹۸۷ به كارهاي خود در زمينه‌ي “درمان بيمار محور” ادامه داد. تاكيد بنيادي اين روانشناس آمريكايي، بر كارآمدي شگفت توانايي‌هاي نهفته‌ي انسان بر روانشناسي و آموزش است. كارل راجرز يكي از مهمترين انديشمندان انسانگرا بوده و روش درمان ابتكاري او كه “درمان مراجعين” نام گرفته، كارآيي بسياري در روشهاي درماني داشته است.

راجرز را مبتكر رويكرد معروف به روان‌درماني دانسته‌اند كه در آغاز به درمان بي‌رهنمود (Nondirective therapy) يا درمان متمركز بر درمان‌جو معروف بود و اخيرا به درمان متمركز بر شخص شهرت يافته است. اين شيوه روان‌درماني پژوهش‌هاي زيادي را سبب شده و كاربرد وسيعي را در درمان اختلالات رواني پيدا كرده است. راجرز معتقد بود كه، تنها راه كشف و ارزيابي شخصيت بر اساس تجربه‌هاي ذهني فرد است. يعني، از طريق مطالعه ميدان تجربه او. اگر چه راجرز اين ارزيابي حوزه ميدان تجربي شخص را تنها رويكرد ارزشمند مي‌داند، اما بلافاصله اشاره مي‌كند كه اين روش مصون از خطا نيست.

پديدار شناسي اساس مشاوره و روان درماني مراجع محوري را تشكيل مي دهد . پديدار شناسي عبارت است از اينكه هر پديده اي اعم از اينكه شي باشد يا شخص باشد يا ماده اي باشد يا جنبه اي از شي يا ماده باشد ، يك واقعيت عيني و قابل مشاهده دارد كه از طريق حواس انسان قابل احساس و قابل درك است . زماني كه چنين شي يا چنين پديده اي توسط يكي از حواس ما احساس مي شود ، با تفكر خود ، با افكار خود و با نگرش خود آن احساس را درك مي كنيم. بعد از درك ، آن شي را تعبير و تفسير كرده و به آن معني مي دهيم. بنابراين ادراك ما از يك پديده في الواقع حاصل تجارب گذشته ما و ذهنيت ما از شي يا ماده است ، اين ويژگي يعني درك (شناخت) شخصي فرد از اشياء و پديده ها و افراد ، مركز اصلي رويكردهاي پديدار شناسي است .

راجرز نيز معتقد بود كه آگاهي از نحوه ادراك و تلقي افراد از واقعيت ها ، براي درك و فهم رفتار آنان ضروري است . او بر اين باور بود كه هر يك از ما بر اساس ذهنيتي كه از خود و جهان خود داريم ، رفتار مي كنيم . مفهوم ضمني اين گفته اين است كه واقعيت هاي عيني  هر چه باشد شاخص مهم تعيين رفتار نيست. مهم نگرش و طرز تلقي انسان به آن واقعيت هاست. راجرز اساساً نسبت به توانش هاي بالقوه انسان خوشبين بود. به نظر وي چنانچه آدم ها از قيد عوامل اجتماعي محدود و تباه كننده رها شوند ، مي توانند در روابط شخصي و درون فردي به مدارج عالي برسند و از تحريف واقعيت ها كه مانع دستيابي به رشد و تكامل (خود شكوفايي) فزاينده مي شود  اجتناب كنند.

و ...

ppt نظريه شخصيت ريموند كتل در 42 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

مقدمه

اوايل زندگي  ريموند كتل

رويكرد كتل به صفات شخصيت

تاثيرات وراثت و محيط

مراحل رشد شخصيت

سوالهايي درباره ماهيت انسان

ارزيابي در نظريه كتل

پژوهشي درباره نظريه كتل

تاملاتي درباره نظريه كتل

وراثت رفتاري

هانس آيزنك

ابعاد شخصيت

برون گرايي

روان رنجور خويي

روان پريش خويي

نقش اصلي وراثت

مدل پنج عاملي : رابرت مك كري و پل كاستا

مدل شش عاملي HEXACO : مايكل اشتون و كيبوم لي

تاملاتي درباره رويكرد صفت

بخشي از متن

مقدمه

ريموند كتل (Raymond Cattell) يكي از مهم ترين نظريه پردازان شخصيت در تاريخ روانشناسي است. نوآوري هاي او همانند گوردن آلپورت، به يكي از نظريه هاي پرقدرت صفات (trait theory) يا به عبارت ديگر به عنوان يكي از نظريات وضع موجود (dispositional theory) تبديل شد؛ چرا كه او نظريه ۱۶ عاملي درمورد صفات شخصيت را ارائه داد و براي آن پرسشنامه اي نيز طراحي نمود كه امروزه هنوز هم مورد استفاده قرار مي گيرد.

همچنين او هوش سيال و متبلور را نيز به عنوان مفاهيم جديدي در حوزه هوش معرفي نمود. طبق گفته ريموند كتل درمورد خودش او زندگي آرام و تكراري داشت اما مقتدرانه و متعهدانه اهداف خود را دنبال مي كرد.

اوايل زندگي  ريموند كتل

ريموند كتل در سال ۱۹۰۵ در شهر كوچكي در انگليس به نام استافورد شاير به دنيا آمد. در منطقه توركي از دون انگليس بزرگ شد؛ جايي كه اوقات فراغت خود را با قايقراني و شنا مي گذراند. كتل تا ۹ سالگي زندگي خانوادگي آرامي داشت اما در ۹ سالگي با شروع جنگ جهاني اول، شرايط تغيير كرد و او بارها شاهد انتقال افراد زخمي به بيمارستان اطراف خانه شان بود. همين شرايط نابسامان اجتماعي، ذهن او را مشغول كرد و نهايتا باعث علاقه او به روانشناسي شد.

هدف ريموند كتل از بررسي شخصيت اين بود كه پيش بيني كند فرد چه كاري انجام خواهد داد يا چگونه در پاسخ به موقعيت محرك معيني رفتار خواهد كرد. كتل به تغيير دادن رفتار از ناخوشايند به خوشايند يا از نابهنجار به بهنجار كه رويكرد برخي از نظريه پردازان ديگر بود، اشاره اي نكرد. آزمودني هاي كتل افراد بهنجار بودند. هدف او بررسي كردن شخصيت آنها نه درمان كردن آن بود. سعي در تغيير دادن شخصيت قبل از آگاه شدن از اينكه چه چيزي بايد تغيير كند، غير ممكن يا حداقل نا بخردانه است. رويكرد او كاملا عملي است و بر مشاهدات رفتار و انبوه داده ها استوار است. شاخص رويكرد كتل روش كار او با داده ها بود. او داده هاي خود را در معرض روش آماري به نام تحليل عاملي قرار مي داد كه عبارت است از ارزيابي رابطه بين هر جفت ارزيابي صورت گرفته از يك گروه آزمودني براي مشخص كردن عوامل مشترك.

در صورتي كه صفات شخصيت كسي را بشناسيم مي توانيم پيش بيني كنيم كه او در موقعيت خاصي چگونه رفتار خواهد كرد.

و ...

ppt نظريه X و Y داگلاس مك گريگور در 29 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

مقدمه

كتاب اصول مديريت

كتاب بعد انساني شركتها

دورنماي انديشه مك گريگور

نظريه X و Y داگلاس مك گريگور (Theory X,Y) در مديريت

مفروضات نظريه X

رفتار مديران در نظريه X

مفروضات نظريه Y

رفتار مديران در نظريه Y

بخشي از متن

مقدمه

داگلاس مك گرگور در سال 1906 به دنيا آمد و در سال 1964 دار فاني را وداع گفت. وي استاد مديريت در دانشكده مدريت ام آي تي بود و از سال 1948 تا 1954 رياست كالج آنتاياج را بر عهده داشت.

كتاب چهره انساني سازمان كه در سال 1960 نوشته شد، تأثير عميقي بر عادات آموزشي گذاشت. او در اين كتاب رويكردي در ايجاد محيطي را معرفي كرد كه كارمندان در آن با قدرت بالاسري، نشان دادن مسير و كنترل يا يكپارچگي و خود كنترلي انگيخته مي‌شوند كه به آن تئوري ايكس و واي گفته مي‌شود. تئوري واي كاربرد عملي مكتب روانشناسي بشر دوستانه است كه توسط دكتر آبراهام مازلو شكل گرفت. همچنين مي‌توان آنرا اعمال موج سوم روان شناسي بر مديريت علمي نيز دانست.

تصور عمومي بر اين است كه او طرفدار تئوري واي بود، اما آنطور كه ادگار شاين در مقدمه آخرين كتاب او كه پس از مرگش چاپ شد يعني مدير حرفه‌اي مي‌نويسد: "من در برخوردهاي شخصي كه با مك گرگور داشتم به اين نتيجه رسيدم كه تا حدودي از تبديل تئوري واي به اصولي يكدست چون تئوري ايكس نااميد شده است، منظورم عمومي سازي بيش از حدي است كه مك گرگور سعي كرد با آن مبارزه كند ... امروزه خوانندگان كمي قبول مي‌كنند كه محتواي كتاب داگلاس بي طرفانه نگاشته شده يا او صرفاً خواسته مطلب علمي را بيان كند."

گراهام كلوركي در مديران و جادو(انتشارات لانگ من، 1971) مي‌نويسد: "... او واژه‌هاي تئوري ايكس و تئوري واي را در كتابش خلق كرد و آنها را براي مشخص كردن دو باور مديران در مورد رفتارهاي انساني بكار برد. نظر او اين بود كه رفتار مديران تحت تأثير باور آنهاست... مك گرگور اميدوار بود كه كتابش مديران را به بررسي دو باور واداشته، باورهاي ديگري خلق كنند، فرضيات آنرا امتحان كنند و استراتژيهاي مديريتي به وجود آورند كه از نظر منطقي با ديدگاه واقعي تطابق داشته باشد. " اما اين چيزي نبود كه اتفاق افتاد. در عوض همه تصور كردند كه مك گرگور طرفدار تئوري واي است كه فراتر از اخلاقيات مي‌باشد؛ يعني مجموعه‌اي از ارزشها كه بايد جايگزين ارزشهاي فعلي مديران شوند.

او مدرك ليسانس مكانيك خود را از انستيوت تكنولوژي رانگون، ليسانس هنر را از دانشگاه ايالتي وين در 1932 و فوق ليسانس و دكتري روان شناسي را از دانشگاه هاروارد در 1933 و 1935 اخذ كرد.

مك گرگور اولين كسي بود كه به مدل‌هاي مديريتي توجه كرد. وي عقيده داشت كه اغلب اقدامات مديران، از نظر آنان نسبت به خصوصيت‌هاي رفتاري انسان شكل‌مي‌گيرد

او بين علم مديريت و مدير تمايز قائل مي‌شود. اما بر اهميت نظريه در رفتار مديريت تاكيد مي‌كند. «داشتن پيش‌فرض‌هاي نظري كم وبيش رسا، شدني است. اما گرفتن يك تصميم مديريتي با انجام دادن يك اقدام مديريتي، بدون اثرپذيري از پيش‌فرض‌هاي رسا يا نارسا امكان‌پذير نيست. پافشاري بر عملي بودن يك پيش‌فرض، به اين معناست كه «بياييد پيش‌فرض‌هاي نظري مرا، بي‌چون و چرا يا آزمون، بپذيريم.» همگاني كردن هر نظريه بدون آزمون روش پيش‌فرض‌هاي آن، گاه به ناسازگاري‌هاي در خور ملاحظه در رفتار مديريت مي‌انجامد

شيوه فراگير ديگر در چشم‌پوشي از اهميت نظريه در رفتار مديريت پافشاري بر هنر بودن مديريت است. علم با پيشرفت معرفت سر و كار دارد؛ مديريت مانند هر حرفه دست‌يابي به هدف‌هاي عملي است. مسئله اين است كه آيا مديريت مي‌تواند براي دست‌يابي به آن هدف‌ها، از معرفت علمي بهره بگيرد. پافشاري بر هنر بودن مديريت يعني ناديده گرفتن پيوندي كه ميان معرفت نظام‌دار و آزموده شده، با عمل وجود دارد.»

ppt رفتار گرايي و نظريه شرطي سازي عامل بي اف اسكينر در 63 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

مقدمه

رفتارگرايي

شرطي سازي كنشگر (عامل) اسكينر

كاربردهاي شرطي سازي كنشگر

آسيب شناسي رواني در نظريه اسكينر

نظريه اسكينر در شخصيت

رشد و نمو در نظريه اسكينر

مفاهيم اساسي در نظريه اسكينر

بخشي از متن

مقدمه

اسكينر در شهر ساسكوهاناي پنسيلوانيا به دنيا آمد. والدين او افرادي سخت كوش بودند كه مقررات روشني را در فرزندان خود القا مي كردند. ” به من ياد داده بودند از خدا ، پليس و آنچه مردم فكر خواهند كرد بترسيم” .

مادر او هرگز از معيارهاي سخت خود منحرف نشد. روش كنترل او اين بود كه بگويد: ” اوه ، واه”. مادربزرگ اسكينر با اشاره كردن به ذغال سنگ هاي سرخ شده در شومينه اتاق پذيرايي مي خواست او را از تنبيه هاي جهنم آگاه سازد. پدر اسكينر زندان منطقه را به اسكينر نشان داد و او را به سخنراني درباره زندگي در زندان معروف و بدنام نيويورك برد.

در زندگينامه شخصي اسكينر اشاره هاي زيادي به تأثيرات اين هشدارهاي كودكي در رفتار بزرگسالي او شده است. او درباره ديدار از يك كليساي جامع و اجتناب از پا گذاشتن روي سنگ قبرها نوشت؛ در كودكي به او تذكر داده بودند كه چنين رفتاري مناسب نيست. اين موارد و موارد ديگر براي اسكينر روشن ساختند كه بسياري از جنبه هاي رفتار بزرگسالي او توسط پاداش ها و تنبيه هايي (تقويت ها) كه در كودكي دريافت كرده بود تعيين شده اند. بنابراين ، نظام روان شناسي او و ديدگاه او نسبت به انسان به عنوان “دستگاه هاي پيچيده اي كه به شيوه هاي قانونمند رفتار مي كنند” تجربيات زندگي اوليه خود او را منعكس مي كنند (اسكينر، ۱۹۷۱)(شولتز).

همچنين ديدگاه پيشگويانه او در مورد انسان به صورت ماشين هايي كه طبق انتظار عمل مي كند، ناشي از ساعت ها صرف وقت بود ، براي طراحي و ساخت وسايلي چون واگن هاي باري، الاكلنگ ها، تسمه نقاله ها، تيركمان ها، هواپيماهاي مدل و توپ هاي بخاري بود كه براي پرتاب كردن سيب زميني و هويج به پشت بام خانه هاي همسايه استفاده مي شد(شولتز).

علاقه اسكينر به رفتارهاي حيواني نيز از تجربيات كودكي او ناشي شد. او لاك پشت ها، مارها، وزغ ها، مارمولك ها و موش هاي خرمايي را در خانه نگه داري مي كرد و فوج كبوتران بازيگر در بازار محله او را مجذوب مي كرد.

اسكينر در دانشگاه هاميلتون در رشته زبان انگليسي درس خواند و بعد از فارغ التحصلي انتظار داشت نويسنده شود. او كه توسط اظهار نظر موافق شاعر معروف رابرت فراست (Robert Frost) ترغيب شده بود، در اتاق زير شيرواني خانه والدين خود، در اسكرانتون پنسيلوانيا مطالعه اي را بنا نهاد و شروع به نوشتن كرد و ظاهراً در تنها كاري كه تا آن زمان دوست داشت، آن را انجام دهد شكست خورده بود.

او بعدها آن دوره را سال تاريك زندگي خود ناميد ، همان چيزي كه اريكسون آن را بحران هويت خواند. هويت شغلي اسكينر به عنوان نويسنده ، كه در طول سال هاي دانشگاه ان را به دقت ساخته بود و توسط اظهارات مثبت فراست تقويت شده بود ، شكست خورد و ارزش شخصي او نيز همراه آن رفت. او به اين نتيجه رسيد كه چون نويسندگي او را ناكام كرده است پس بايد با روش هاي علمي و نه روش هاي خيالي به مطالعه رفتار انسان بپردازد. او كتاب هاي ايوان پاولف و جان بي . واتسون را خواند و اين ها ديدگاه او را تقويت كردند. زماني كه او تصميم گرفت يك رفتارگرا شود، خودانگاره و هويت او ايمن شد (شولتز).

اسكينر پس از مطالعه آثار پاولف با اين نظر وي موافق نبود كه مي توان تبيين اين رفتار را “از حركات بازتابي ترشح بزاق شروع كرد وسپس آن را به رفتارهاي پيچيده انسان در زندگي روزمره تعميم داد” . البته اسكينر قبول داشت كه پاولف كليد درك رفتار را به او داده است . “بر شرايط (محيط) نظارت داشته باش ، آنگاه نظم را مشاهده خواهي كرد” . اسكينر (۱۹۵۹) در خلال اين  سال ها و تا چند سال بعد ، بعضي از اصول علمي روش شناسي خود را به اين شرح توسعه داد :

          وقتي به مورد جالبي برخورد مي كنيد ، بقيه چيزها را كنار بگذاريد و به مطالعه آن پديده بپردازيد .

          بعضي از راه هاي انجام تحقيق آسان تر از شيوه هاي ديگر است . رويكردهاي مكانيكي ، اغلب تحقيق را ساده تر مي كند.

          بعضي از افراد ، خوش اقبال تر از بقيه اند .

          گاهي ، گوشه اي از كار نادرست درمي آيد و شما را به درد سر مي اندازد ، ولي آن هم هدايت كننده است ، زيرا به برخوردي غيرمترقبه منجر مي شود .

          برخورد غيرمترقبه ، يعني هنر پيدا كردن چيزي در حالي كه در جستجوي چيز ديگري هستيد . – اساس شرطي شدن عامل اسكينر بر مهار رفتار است . اين مهار از طريق دست كاري پاداش ها و تنبيه ها در محيط و به خصوص ، در شرايط آزمايشگاهي صورت مي گيرد (پروين) .

اسكينر در ۴۰ سالگي دچار بحران ميانسالي شد كه موقتا ً با برگشت دوباره به به هويت ناكام خود به عنوان نويسنده آن را حل كرد . اسكينر كه در مورد بسياري از جنبه هاي زندگي افسرده بود ، ناخشنودي هيجاني و عقلاني خود را در قهرمان داستان يك رمان به نام والدن ۲ Walden two نشان داد و اجازه داد تا اين شخصيت ، ناكامي هاي شخصي و حرفه اي او را خالي كند (اسكينر ، ۱۹۴۸) . اين كتاب به صورت نوعي «خود درماني» توصيف شد (شولتز) .

و ...

ppt اختلال سلوك در نوجوانان و كودكان در 24 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

مقدمه

نشانه هاي اختلال سلوك

اختلال سلوك چه تاثيري در زندگي فرد دارد

علت ابتلا به اختلال سلوك چيست

همبودي (ابتلاي همزمان)با ديگر اختلالات و مشكلات رواني

تشخيص

درمان

چگونه با كودك مبتلا به اختلال سلوك بايد رفتار كرد

بخشي از متن

مقدمه

اختلال سلوك در كودكان چيزي بيشتر از بدرفتاري و شيطنت است. اين اختلال نوعي بيماري سلامت روان است كه با الگويي از تجاوز به هنجارهاي اجتماعي و حقوق ديگران مشخص مي شود.

تخمين زده مي شود كه حدود 1 تا 4 درصد از كودكان و نوجوانان بين 9 تا 17 سال دچار اين اختلال هستند. اين اختلال در پسران شايع تر از دختران است.

لازم است كه با ظهور اولين نشانه هاي اختلال، والدين براي دريافت تشخيص و درمان به يك روانشناس مجرب در اختلالات و مشكلات كودكان و نوجوانان مراجعه كنند.

نشانه هاي اختلال سلوك:

اين مشكل خيلي فراتر از سركشي در دوره نوجواني است. رفتارهاي فرد به قدري جدي است كه باعث هشدار از سوي معلمان، دوستان و اطرافيان مي شود.

براي آنكه كودكي تشخيص اختلال سلوك را دريافت كند، بايد حداقل 3 مورد از نشانه هاي زير را طي يك سال گذشته يا حداقل يك مورد را طي شش ماه قبل داشته باشد:

خشونت نسبت به افراد و حيوانات:

•           قلدري، تهديد و ترساندن ديگران

•           شروع دعواهاي فيزيكي

•           استفاده از سلاحي كه مي تواند آسيب جدي وارد كند

•           ظلم فيزيكي نسبت به انسان ها و حيوانات

•           دزدي كردن از ديگران

•           تجاوز و رفتارهاي خطرناك جنسي

تخريب اموال:

•           آتش افروزي عمدي

•           ديگر اشكال تخريب عمدي

گول زدن يا دزدي:

•           ورود بي اجازه به خانه، خودرو يا ساختمان ديگران

•           دروغ گويي براي كسب منفعت شخصي

•           دزدي از مغازه ها و دوستان

نقض حريم و قوانين

•           بيرون ماندن تا نيمه شب قبل از 13 سالگي

•           فرار كردن از خانه حداقل 2 مرتبه

•           اخراج از مدرسه قبل از 13 سالگي

و ...

ppt نظريه يادگيري تولمن در 52 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

مقدمه

اسامي

مبناي نظري

نظريه‌هاي يادگيري

هدف و روش

تشريح

خلاصه نظريه

متغيرهاي مداخله‌گر

سه عامل دخيل

مطالعه روي موش

مفهوم انتظار

طرح ماز

يادگيري نهفته

ارزيابي

ارتباط با ساير نظريات

واتسون

قانون اثر ثورندايك

كاربردهاي عملي

هدفدار نمودن رفتار يادگيري

روش‌هاي آموزشي

نقاط مثبت

انتقادات

بخشي از متن

مقدمه

نظريه يادگيري تولمن، يكي از مباحث مطرح در روان‌شناسي يادگيري بوده كه به بررسي جنبه‌هاي گوناگون اين نظريه در بحث يادگيري مي‌پردازد. در اين مبحث بعد از بررسي تاريخي نظريه و شخص تولمن به مباني و تشريح اين نظريه اشاره مي‌كنيم و در نهايت بعد از بيان برخي مفاهيم اساسي به ارزيابي و عملكردهاي اين نظريه مي‌پردازيم.

يادگيري، اساس رفتار آدمي بوده و اكثر رفتارهاي آدمي حاصل يادگيري مي‌باشد. انسان از طريق يادگيري روي محيط خود تاثير گذاشته و از آن تاثير مي‌پذيرد.

 فرآيند يادگيري از آغاز تولد انسان شروع شده و تا پايان عمر او ادامه دارد و ساحت‌هاي فراواني از يادگرفتن، سخن گفتن، رفتار اجتماعي، پرورش عقلاني، عاطفي، روحي، اخلاقي و... را شامل مي‌شود.

يكي از نظريه‌پردازان يادگيري، ادوارد چيس تولمن (Edward chace Tolman) (۱۹۵۹-۱۸۸۶) روان‌شناس آمريكايي است. اثر معروف او در زمينه يادگيري كتاب "رفتار باهدف جانوران و آدميان" است كه در سال ۱۹۳۲ منتشر گرديد.

اسامي

تولمن، ‌براي دوره‌اي بيش از چهل سال، تاثير بسياري بر روان‌شناسي به‌ويژه در زمينه‌ يادگيري گذاشته و حتي هنوز هم نفوذ وي در روان‌شناسي احساس مي‌شود.

 نظريه او به "شرطي شدن انتظاري" موسوم است.

 اين نظريه با نام‌هاي زير هم مورد بحث قرار گرفته است:

· رفتارگرايي باهدف

· يادگيري انتظاري

· غايت‌نگري در يادگيري

مبناي نظري

روان‌شناسان، همواره تلاش داشته‌اند كه فرايند يادگيري را تبيين كنند و در قالب نظرياتي به توضيح نظري اين فرآيند بپردازند. البته اين تلاش‌ها نيز چون هر توليد علمي ديگري كه در چرخه دانش‌زايي به وجود مي‌آيد، معمولا تحت تاثير خاستگاه نظري و پارادايم‌هاي مورد تعلق خاطر نظريه‌پردازان است. تولمن، مانند افرادي چون‌ هال، پياژه و گشتالتي‌ها به فرضيه يادگيري شناختي دلبسته بوده و بنياد فكري خود را بر اساس اين فرضيه بنا نهاده است.

گرچه برخي معتقدند نظريه تولمن را به سختي مي‌توان طبقه‌بندي كرد، زيرا در آن، هم عناصر كاركردگرايانه و هم عناصر شناختي يافت مي‌شوند،  اما همين افراد در نهايت به اين نتيجه مي‌رسند كه اين نظريه را در رديف نظريات شناختي چون نظريه گشتالت، پياژه، بندورا و نورمن طبقه‌بندي كنند، چون "تاكيد عمده آن بر شناخت است".

و ...

ppt نظريه كلاين درباره روابط موضوعي در 23 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

مقدمه

زندگينامه ملاني كلاين

آشنايي با روان تحليل گري

توجه ملاني كلاين به بازي‌ها در كودكان

روابط موضوعي

مواضع روحي كودك در نظريه ملاني كلاين

موضع پارانوئيد-اسكيزوئيد

موضع افسرده وار

بخشي از متن

مقدمه

ملاني كلاين از جمله نظريه پردازان مهم در حوزه روانكاوي است كه به بازسازي زندگي دروني از طريق تحليل كودكان خردسال پرداخت. او از شاگردان زيگموند فرويد بود و نظريات وي در ارتباط با روان تحليلگري كودكان و ديدگاهي كه در زمينه توجه به بازي‌هاي كودكان مطرح كرده است؛ همچنان يكي از ديدگاه‌هاي مهم در روانشناسي كودك مي‌باشد. همچنين كلاين از نخستين نظريه پردازان در زمينه روابط موضوعي است كه به ارتباطات كودك به‌ويژه در سال‌هاي اوليه زندگي با ديگران اشاره دارد. در واقع او بيان كرد كه كودكان احساسات و تجربياتي كه از نخستين روابطشان به دست مي‌آورند را در آينده به‌تمامي موارد تعميم خواهند داد. در كنار اين مسئله او به بيان دو نوع اضطراب در كودكان پرداخت. با اين حال با توجه به تاثير نظريه كلاين در روانشناسي كودك در ادامه به بررسي بيشتر آن خواهيم پرداخت.

 زندگينامه ملاني كلاين

ملاني كلاين در سال 1882 ميلادي، در يك خانواده يهودي در وين اتريش به دنيا آمد. او چهارمين و آخرين فرزند خانواده بود و برخلاق خانواده‌اش اعتقاد چنداني به مسائل مذهبي نداشت. ملاني كلاين در زندگي بارها شاهد مرگ عزيزانش بود. وي در 9 سالگي خواهر و در 20 سالگي برادرش را از دست داد. پس از مرگ برادر، ملاني كلاين در 21 سالگي با آرتور كلاين ازدواج كرد. حاصل اين ازدواج سه فرزند بود.

خانواده جديد كلاين، به دليل شرايط شغلي همسرش دائماً در حال مهاجرت در مناطق مختلف اروپا بودند و اين موضوع باعث شد تا ملاني كلاين برخلاف ميلش نتواند در رشته پزشكي تحصيل كند چرا كه آن‌ها در هيچ شهري، براي مدت طولاني ساكن نمي‌شدند. نهايتا با اقامت آن‌ها دربوداپست بود كه ملاني كلاين فرصت پيدا كرد تا به علاقه‌مندي‌هاي خود رسيدگي كند و در اين بين با روان تحليلگري آشنا شد. ملاني كلاين نهايتاً در سال 1960 ميلادي و در سن 78 سالگي، در شهر لندن از دنيا رفت.

و ...

ppt نظريه سازه شخصي جورج كلي در 41 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

زندگينامه

مقدمه

نظريه سازه شخصي

روش هاي پيش بيني كردن رويدادهاي زندگي

اصل تبعي تعبير construction corollary

اصل تبعي فرديت individuality corollary

اصل تبعي سازمان دهي organization corollary

اصل تبعي دوگانگي dichotomy corollary

اصل تبعي انتخاب Choice corollary

اصل تبعي دامنه  Range corollary

اصل تبعي تجربه experience corollary

اصل تبعي تعديل modulation corollary

اصل تبعي چند پارگي fragmentation corollary

اصل تبعي اشتراك Commonality corollary

اصل تبعي اجتماعي بودن sociality corollary

سوال هايي درباره ماهيت انسان

ارزيابي در نظريه كلي

پژوهش درباره نظريه كلي

تاملاتي درباره نظريه كلي

بخشي از متن

زندگينامه

جورج الكساندر كلي در سال ۱۹۰۵ در ايالت كانزاس آمريكا به دنيا آمد .والدين او كه عقايد مذهبي خاصي داشتند به او كه تنها فرزند خانواده بود محبت و رسيدگي زيادي مي‌كردند. او در ۱۳سالگي به دبيرستاني در شهر ويچيتا رفت و در سال ۱۹۲۶ مدرك ليسانس خود را در فيزيك و رياضيات از كالج پارك واقع در شهر پارك‌ويل، ايالت ميسوري دريافت كرد. اما علاقه او از علوم به مسايل اجتماعي تغيير يافت.

كلي مدت كوتاهي در مقام مهندس كار كرد و بعد در يك كالج كارگري در مينياپوليس به شغل معلمي پرداخت. بعداً ‌در انجمن بانكداران آمريكا آموزگار شد و درس‌هاي شهروندي را به مهاجران مي‌آموخت. وي سپس وارد دوره فوق‌ليسانس شد و مدرك خود را در جامعه‌شناسي تربيتي از دانشگاه كانزاس واقع در شهر لارنس دريافت كرد. كلي پيشنهاد كاري را در كالجي واقع در ايالت آيووا قبول كرد و درس‌هاي مختلفي را در آنجا تدريس كرد

آموزش حرفه‌اي كلي در سال ۱۹۲۹ كه موفق به دريافت بورسي از دانشگاه ادينبورگ واقع در اسكاتلند شد تغيير كرد. در طول سالي كه او آنجا بود، مدرك ليسانس خود را در آموزش و پرورش دريافت كرد و به روان‌شناسي علاقمند شد. او براي تحصيل در دوره دكترا در دانشگاه ايالتي آيووا به ايالت متحده برگشت و در سال ۱۹۳۱ دكتراي خود را گرفت.

طي جنگ جهاني دوم، كلي به نيروي دريايي آمريكا پيوست و به‌عنوان روان‌شناس در اداره پزشكي و جراحي واقع در واشنگتن‌ دي.سي به خدمت مشغول شد. زماني كه جنگ در سال ۱۹۴۵ خاتمه يافت، به مدت يك سال در دانشگاه مريلند تدريس كرد و بعد به عضويت هيئت علمي دانشگاه ايالتي اوهايو درآمد و در آنجا به مدت ۱۹ سال به تدريس، اصلاح كردن نظريه شخصيت خود، و اجراي پژوهش مشغول شد.

كلي همچنين در دانشگاه‌هاي سرتاسر دنيا درباره نحوه‌اي كه نظريه سازه شخصي او را مي‌توان براي حل كردن تنش‌هاي بين‌المللي به كار برد، سخنراني‌هايي ايراد كرد. در سال ۱۹۶۵ مقام استادي را در دانشگاه برانديز پذيرفت ولي پس از مدت كوتاهي در سال ۱۹۶۶ درگذشت.

كلي در شكل‌گيري حرفه روان‌شناسي باليني در طول رشد سريع آن بعد از جنگ جهاني دوم نيروي عمده‌اي بود. او چندين مقام باافتخار را در اين رشته كسب كرد كه رياست بخش باليني و مشاوره انجمن روان‌شناسي آمريكا و رياست هيأت مديره آزمايندگان در روان‌شناسي حرفه‌اي از آن جمله بودند

مقدمه

هر كسي يك رشته سازه هاي شناختي Cognitive construct را درباره محيط به وجود مي آورد. ما رويدادها و روابط اجتماعي خود را طبق يك نظام يا الگو تعبير مي كنيم و سازمان مي دهيم. ما بر اساس اين الگو، درباره خودمان و افراد ديگر و رويدادها، پيش بيني هايي مي كنيم و از اين پيش بيني ها براي هدايت كردن پاسخ ها و اعمالمان استفاده مي كنيم. براي شناخت شخصيت، ابتدا بايد الگوهاي خودمان، يعني نحوه اي كه دنياي خود را سازمان مي دهيم، بشناسيم.

رفتار گرايي افراد را صرفا به صورت پاسخ دهندگان منفعل به رويدادها در محيط شان در نظر مي گيرد و روان كاوي، افراد را پاسخ دهندگان منفعل به ناهشيارشان مي انگارد. از نظر كلي، افراد نوعي حركت هستند و ما خود را پيش مي رانيم. او نتيجه گرفت كه افراد همانند دانشمندان عمل مي كنند. كلي معتقد بود روان شناسان با افرادي كه مورد بررسي قرار مي دهند تفاوتي ندارند. آنچه در مورد يكي كارساز است در مورد ديگري نيز موثر است؛ آنچه يكي را توصيف مي كند ديگري را نيز توصيف مي نمايد. هر دو در اين فكر هستند كه رويدادهاي زندگي خود را پيش بيني و كنترل كنند. ما سازه هاي شخصي را مي سازيم كه سعي مي كنيم به وسيله آنها رويدادهاي زندگي خود را پيش بيني و كنترل كنيم. رويكرد كلي، رويكرد يك متخصص باليني است كه به سازه هاي هشياري مي پردازد. روان شناسان شناختي به متغييرهاي شناختي و رفتاري آشكار علاقه دارند كه عمدتا آنها را در موقعيت آزمايشي، نه باليني، بررسي مي كنند. نظريه كلي در بهترين حالت، مي تواند پيش درآمد روان شناسي شناختي امروزي محسوب شود.

و ...

ppt نظريه تفرد جدايي ماهلر در 37 اسلايد بسيار زيبا و قابل ويرايش آماده ارائه با اسلايدشو با فرمت ppt x و رعايت تمامي استانداردهاي زبان فارسي

فهرست مطالب

مقدمه

مروري بر مفاهيم و روش ها

مراحل رشد بهنجار

مرحله در خود ماندگي بهنجار ( تولد تا يك ماهگي)

مرحله همزيستي بهنجار ( يك تا ۵ ماهگي)

مرحله تفرد / جدايي

خورده مرحله تمايز ( ۵ تا ۹ ماهگي)

تمرين كردن اوليه ( ۹ تا ۱۲ ماهگي)

تكميل خرده مرحله تمرين كردن ( ۱۲ تا ۱۵ ماهگي)

نزديكي خواهي ( ۱۵ تا ۲۴ ماهگي)

آغاز ثبات شي هيجاني و تثبيت فرديت ( ۲۴ تا ۳۰ ماهگي)

ارزشيابي

بخشي از متن

زندگينامه

مارگارت ماهلر پزشكي مجارستاني بود كه بعداً به روان‌شناسي و مخصوصاً روان‌شناسي كودكان علاقه‌مند شد. ماهلر به سال ۱۸۹۷ در سوپرون، مجارستان به دنيا آمد و از دانشگاه وين، در سال ۱۹۲۳، مدرك پزشكي دريافت كرد. در ۱۹۳۸ به نيويورك نقل مكان كرد و در آنجا در انستيتوي روان پزشكي نيويورك مخصوص كودكان، به سمت روانشناس مشغول به كار شد. از ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۴، در كالج آلبرت انيشتين در مقام استادي به تدريس پرداخت.

پدر وي گوستاو، مسئوليت مراقبت از وي و ارائه محبت و عشق به او را در زمان كودكي به عهده داشت. مادر او كه در زمان تولدش ۱۹ ساله بود اعتناي چنداني به مارگارت ماهلر نداشت و خواهرش كه چهار سال بعد به دنيا آمد، فرزند محبوب او شد. اين تجربه، احساسي آميخته از عدم كفايت و حسادت را در وي بوجود آورد. رابطه نامناسب او با مادر حتي تا زمان بزرگسالي نيز ادامه يافت.

ماهلر نوجواني و جواني خويش را به صورت يك دختر ناايمن توصيف كرد. او اعتراف مي كند كه اين تجربه به عاملي مهم در علاقه مندي وي به بررسي رابطه مادر و كودك بدل شد.

مشاهدات مارگارت ماهلر و همكارانش در مورد نوزادان تأثير به سزايي در شكوفايي فرضيه ارتباط ابژه اي داشت. اين مشاهدات بر جنبه هاي طبيعي و غير طبيعي رشد و تكامل كودك در سه سال اول زندگي متمركز بودند و مسيري را مورد توجه قرار دادند كه در طول آن كودك از وابستگي به مادر خود به سمت به دست آوردن حس دروني از استقلال حركت مي كند.

پيش از آنكه به دانشگاه براي تحصيل پزشكي قدم بگذارد با فرويد از طريق نوشته هايش آشنا شد. او كه استعدادي درخشان در رياضي و علوم داشت، توسط پدر به ادامه تحصيل ترغيب گرديد. با گذراندن دوره عمومي پزشكي در رشته اطفال تخصص خود را دريافت كرد و پس از آن به روانپزشكي روي آورد و با علاقه اي كه به كار با كودكان روان پريش از خود نشان داد، سرانجام به هايدلبرگ واقع در آلمان غربي به منظور تحصيل روانكاوي كشيده شد. با آغاز جنگ جهاني دوم همانند بسياري ديگر مجبور به ترك اروپا شد و در نيويورك به مطالعات خود ادامه داد. او به عنوان فردي پيشرو در بررسي تكامل طبيعي نوزاد نقش خود را تثبيت كرد و ايده هاي وي زمينه مناسبي را براي جان بالبي (John Bowlby) به منظور ارائه فرضيه دلبستگي ( Attachement Theory) خود فراهم نمود. ماهلر در ۱۹۸۵ درگذشت.

مارگارت ماهلر و ديگر نظريه پردازان روابط شيئ، در دو موضوع اتفاق نظر دارند:

(۱) الگوهاي افراد در برقرار كردن رابطه با ديگران، در طول كنش و واكنش‌ها (تعاملات) دوران كودكي شكل مي‌گيرد و جا مي‌افتد؛

(۲) اين الگو، هر چه كه هست، در طول زندگي فرد، معمولاً بارها و بارها تكرار مي‌شود. ماهلر معتقد بود كه نوزادان بدون توانايي در تفكيك كردن خود از چيزهايي كه «جزو خودشان» نيستند، به دنيا مي‌آيند.

نوزادان در حالتي از «ادغام رواني» يا تركيب پسيكولوژيك با محيطشان هستند. مادر و جنين او از لحاظ بيولوژيك، با هم يكي هستند. آن‌ها فقط در ناحيهٔ شكم مادر به هم وصل نشده‌اند، زيرا به نظر مي‌رسد در همه جاي بدن به هم متصلند. آن‌ها به‌طور فيزيكي به هم مرتبط هستند، و هنگامي كه اتفاقي براي مادر روي مي‌دهد، براي جنين نيز روي مي‌دهد، و برعكس. ماهلر اين موضوع (ارتباط بيولوژيك مادر و فرزند) را به شيوه‌اي پسيكولوژيك تر بسط و توسعه داد.

وقتي كه نوزاد به دنيا مي‌آيد، در حالتي از «ادغام شخصيتي» با مادر (يا هر كس ديگري كه نقش مادر را ايفا مي‌كند) است. آيا يكي دانستن شخصيت خود با مادر، به علت عشق زيبا و هارمونيكي است كه آن‌ها نسبت به يكديگر دارند؟ نه دقيقاً. اين ادغام و تركيب، بيشتر به خاطر وابستگي نوزاد به مادر و مهارتهاي رشد نايافتهٔ وي براي زنده ماندن است؛ بنابراين، وقتي كه در حال رشد هستيم و شخصيتمان در حال شكل‌گيري است، اين ادغام به تدريج از بين مي‌رود و نوزاد به تدريج يك شخصيت مستقل پيدا مي‌كند كه از شخصيت مادرش متمايز و جداي از آن است. شخصيت او، با شخصيت ديگران نيز تفاوت پيدا مي‌كند.

ماهلر نشان داد كه نوزاد چگونه در رابطه اي انساني، با ديگران، به فردي مستقل و جدا تبديل مي شود و در اين فرايند، ماهلر ابعاد جهاني زندگي انسان را روشن مي سازد.

مروري بر مفاهيم و روش ها

لئوكانر اظهار داشت بسياري از نشانه هاي نا شناخته، در قالب سندرمي مي گنجند كه او آن را در خود ماندگي اوايل طفوليت (اوتيسم) ناميد. در خود ماندگي، اختلالي نسبتا نادر است كه در آن كودكان به صورتي افراطي منزوي هستند و از ديگران فاصله مي گيرند. آنها اغلب از تماس چشمي و نگاه مستقيم به ديگران خودداري مي كنند. كودكان در خودمانده، نشانه هاي ديگري را هم از خود ظاهر مي سازند كه شامل مشكلات زباني است. تقريبا نيمي از آنها خاموش هستند و آنهايي هم كه صحبت مي كنند، اغلب به پژواك گويي echolalia (تكرار بيهوده اصوات) مي پردازند. اگر از اين كودكان بپرسيد (( اسم شما چيست؟)) آنها جواب خواهند داد : (( اسم شما چيست؟)).

ماهلر اختلالي را مطرح كرد كه در سه يا چهار سالگي يا كمي ديرتر ظاهر مي شود. در اين اختلال، كودكان به گونه اي با پرستار خويش ارتباط بر قرار كرده اند كه مي ترسند خودشان را از آنان جدا سازند. ماهلر اين اختلال را روان پريشي همزيستي symbiotic psychosis ناميد. ماهلر عنوان مي كند كه رشد طبيعي با يك مرحله در خود ماندگي ( اوتيستيك) بهنجار آغاز مي شود؛ نوزاد به طور ذاتي روي بسياري از محرك ها تمركز مي كند يا آنها را دفع مي كند. سپس به مرحله همزيستي پيشرفت مي كند؛ نوزاد اكنون به شكل كامل تري به احساسات بيروني توجه دارد، اما با اين خطاي حسي كه با مادر يكي است و از او جدا نيست. پس از آن با حمايت مادر، به طور فزاينده اي مستقل مي شود، بويژه وقتي كه كودكي نوپا مي شود.

در مورد روان پريشي همزيستي، كودك از مرحله همزيستي عبور مي كند؛ اما از رابطه با ديگران، به احساس آرامش و حمايت اساسي دست نمي يابد. همچنانكه مستقل تر مي شود، جدايي هايي را تجربه مي كند، اما به قدري احساس ناراحتي مي كند كه به ناچار سعي مي كند تا بار ديگر، به خطاي حسي يكي بودن با مادر خود رو آورد. كودكان مبتلا به روان پريشي همزيستي گاهي اوقات به مرحله در خود ماندگي برگشت مي كنند.

و ...

ترجمه مقاله مبارزه با فساد، يارانه هاي دولتي و بازده سرمايه گذاري در 36 صفحه فارسي ورد قابل ويرايش با فرمت doc به همراه اصل مقاله انگليسي

عنوان فارسي :

مبارزه با فساد، يارانه هاي دولتي و بازده سرمايه گذاري

عنوان انگليسي :

          Anti-corruption, government subsidies, and investment efficiency

تعداد صفحات فارسي : 36 صفحه ورد قابل ويرايش

سطح ترجمه : خوب

بخشي از ترجمه :

چكيده:

مسئله فساد در توسعه اجتماعي و اقتصادي به مدت طولاني مورد توجه دانشگاهيان و متخصصان بوده است. براي بررسي اين موضوع در چين، هجدهمين كنگره ملي حزب كمونيست چين يك سياست جديد ضد فساد را بنيان نهاد. در اين مقاله، تاثير سياست ضد فساد تصويب شده بر بازده سرمايه گذاري شركت هاي يارانه اي (يارانه بگير) از منظر يارانه هاي دولتي را بررسي مي كنيم. ما دريافتيم كه يارانه هاي دولتي تأثير معنادار مثبتي بر رفتار سرمايه گذاري بيش از حد شركت ها دارند و همچنين انجام برنامه هاي ضد فساد توسط دولت، رفتار سرمايه گذاري بيش از حد شركت هاي يارانه اي دولتي را تحت تأثير قرار داده است. علاوه بر اين، ما دريافتيم كه سياست ضد فساد در محدود كردن سرمايه گذاري بيش از حد شركت هاي دولتي يارانه اي موثر تر از شركت هاي غير دولتي است. در اين مطالعه به بررسي تاثير سياست هاي ضد فساد در سرمايه گذاري هاي بيش از حد ناشي از يارانه هاي دولتي مي پردازيم و تحقيقات مربوط به بازده سرمايه گذاري را غني مي كنيم. ما همچنين براي تحقيقات بيشتر در زمينه سياست هاي ضد فساد در سطوح كلان بازار و شركت هاي كوچك حمايت تجربي ارائه مي دهيم. يافته ها نشان مي دهد نياز به ايجاد مشاركت هاي جديد بين دولت و شركت ها براي توزيع  منطقي منابع سازماني و رشد توسعه پايدار و سالم اقتصاد ملي است.

Abstract

The problem of corruption in socio-economic development has long been a focus of academics and practitioners. To address this concern in China, the 18th National Congress of the Communist Party of China instituted a new
anti-corruption policy. In this paper, we examine the impact of this recentl  enacted anti-corruption policy on the investment efficiency of subsidized enterprises from the perspective of government subsidies. We conclude that government subsidies have a significant positive impact on the overinvestment behavior of enterprises and that the anti-corruption work done by the government has effectively restrained the excessive investment behavior  government-subsidized enterprises. Further, we find that the anti-corruption policy is more effective in restricting overinvestment in subsidized stateowned enterprises than in non-state-owned enterprises. We examine the impact of the anti-corruption policy on excessive investment caused by government subsidies and enrich the body of research related to investment efficiency
We also provide empirical support for further research on the anticorruption policy at the macro-market and micro-enterprise levels. The findings highlight the need to establish new cooperation between government and enterprises, to rationalize the distribution of administrative resources,
and to promote the sustained and healthy development of the national economy.